برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشوراییان زنجان و آدرس b-zanjan.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
دیگر امکانات
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 871
بازدید هفته : 1270
بازدید ماه : 1628
بازدید کل : 1297435
تعداد مطالب : 888
تعداد نظرات : 177
تعداد آنلاین : 1
روزنامه دست راستی «جروزالم پست» طی گزارشی تحلیلی تحت عنوان «تهدیدهای حوثیهای تحت حمایت ایران علیه اسرائیل» که امروز سهشنبه منتشر شده است، در آغاز نوشت: بهدست گرفتن پایتخت یمن از سوی حوثیهایی که ایران نیز از آنها حمایت میکند زنگ خطر را نه تنها برای رقبای سنی منطقه همچون عربستان سعودی بلکه برای اسرائیل نیز به صدا درآورده است.
بر اساس این گزارش، اگر حوثیها موفق بر احاطه بر بخش اعظم جنوب یمن که مشرف بر دریای سرخ است شوند، آنگاه شهر بندری ایلات در اسرائیل و همچنین برخی کشورهای دیگر از لحاظ ترافیک دریایی و موارد دیگر به خطر میافتند.
همچنین در صورتی که حوثیها به موفقیت برسند، عربستان سعودی، اردن، مصر، اریتره و جیبوتی تحت خطر قرار خواهند گرفت و همکاری آنها با اسرائیل در ابهام قرار گرفته و البته یمن مبدل به پایگاه ایرانی خواهد شد.
به نوشته این روزنامه، دولت ریاض به دلیل عصبانیت خود از برتری خوثیهایی که قدرتشان در حال افزایش است ارسال کمک به یمن را متوقف کرده است اما در مقابل ایران آشکارا استقبال خود را از پیروزی حوثیها اعلام کرده است.
در انتهای این گزارش به نقل از یک مقام ارشد امنیتی یمن آمده است: «ایران به شدت حامی حوثیهایی میباشد که از سال 2004 به این سو علیه دولت مرکزی جنگیدهاند.»
گلولهباران شیعیان در عربستان 5 شهید و 20 مجروح برجای گذاشت
یورش وحشیانه نیروهای امنیتی آل سعود به منطقه شیعهنشین العوامیه، منجر به شهید شدن پنج نفر و زخمی شدن 20 تن دیگر شد.
نیروهای امنیتی آلسعود صبح روز شنبه با حمله به منطقهشیعهنشین «العوامیه» از توابع شهرستان «القطیف» واقع در شرق عربستان پنج نفر از ساکنان این منطقه را به شهادت رساندند. در این حمله وحشیانه که به مناطق مسکونی انجام گرفت 20 نفر از شیعیان نیز زخمی و چهار تن بازداشت شدند. منابع خبری گزارش دادند که در بین شهدا یک نوجوان 12 ساله نیز وجود دارد. منابع خبری گزارش دادهاند که نظامیان سعودی پس از محاصره، منطقه «العوامیه» و یورش به آن، اقدام به گلولهباران منازل مردم کردهاند، این حملات باعث بروز ویرانیهای گستردهای در سطح شهر شده است. گزارشها حاکی است که نیروهای امنیتی مانع رسیدن خودروهای اورژانس به محل درگیری شدند. این اقدام خونین عربستان علاوه بر واکنشهای مردم استانهای شرقی این کشور از طرف برخی از گروههای منطقهای نیز محکوم شده است. در همین ارتباط «ائتلاف جوانان انقلاب 14 فوریه» بحرین خواستار تلاش برای پایان دادن به این جنون رژیم سعودی و غرور و تکبر آن شد و از محور مقاومت خواست تا قاطعانه در قبال این جنایت رژیم سعودی وارد عمل شود. این ائتلاف بار دیگر بر همبستگی خود با اهالی منطقه القطیف در شرق عربستان به ویژه اهالی محاصره شده منطقه العوامیه تاکید کرد. جریان اسلامی «الوفاء» بحرین نیز با صدور بیانیهای تاکید کرد: «آلسعود و جریانهای وابسته به آن هر روز در سراسر عربستان، به ویژه منطقه العوامیه و مناطق شرقی این کشور مرتکب جنایت میشوند اما ملت قهرمان عربستان، این جنایتها را با مقاومت و پایمردی پاسخ داده و در برابر ظلم و سرکوبگری رژیم حاکم، سر خم نکرده است.» اما جدای از این خبر، مردم معترض انگلیس با حضور در خیابانهای لندن به سمت سفارت عربستان در این شهر حرکت کرده و به سیاستهای سعودیها در زندانی کردن و حکم اعدام «آیتالله نمر» اعتراض کردند.
یکی از سؤالاتی که در زمینه زندگانی کریم اهل بیت(ع) امام حسن مجتبی(ع) مطرح میشود، این است که چرا حضرت با جعده که پدرش یکی از دشمنان ایشان بود، ازدواج کردند؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم این گونه پاسخ میدهد:
یکی از افراد و شخصیتهای تاریخی که در دوران امیرالمؤمنین(ع) زندگی میکرد و در زیر سایه مهر او امنیت یافته بود، «اشعث بن قیس کندی» بود که برای شناخت او کافی است به خطبهای از خطبههای امیرالمؤمنین علی(ع) توجه کنیم:
امام علی(ع) در مسجد کوفه سال ۳۸ هجری سخنرانی میکرد، اشعث بن قیس به یکی از مطالب آن حضرت اعتراض کرد و گفت: این سخن به زیان تو است نه به سود تو، امام(ع) که او را به خوبی میشناخت نگاه خود را به او دوخت و فرمود: «چه کسی تو را آگاه کرد که چه چیزی به سود یا زیان من است؟ لعنت خدا و لعنتِ لعنت کنندگان بر تو باد ای متکبر، متکبرزاده منافقِ پسر کافر، سوگند به خدا تو یک بار در زمان کفر و بار دیگر در حکومت اسلام اسیر شدی و مال و خویشاوندی تو هر دو بار نتوانست به فریادت برسد، آن کس که خویشان خود را به دم شمشیر سپرد و مرگ و نابودی را به سوی آنها کشاند سزاوار است که بستگان او بر او خشم گیرند و بیگانگان به او اطمینان نداشته باشند».(۱)
اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین میبردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد، همه چیز به کلی از بین میرفت و ذکر اسلام بر میافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید.
به گزارش فارس، رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله به تشریح چرایی صلح امام حسن مجتبی(ع) پرداخته است که به مناسبت شهادت کریم اهل بیت(ع) به گوشههایی از تحلیلهای معظمله اشاره میشود:
*امام حسین(ع) در این صلح با امام حسن(ع) شریک بودند در باب صلح امام حسن(ع) این مسأله را بارها گفتهایم و در کتابها نوشتهاند که هر کس حتی خود امیرالمؤمنین(ع) هم اگر به جای امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن(ع) کرد، هیچ کس نمیتواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه کارش سؤال برانگیز است، نه! کار آن بزرگوار، صد درصد بر استدلال منطقی غیرقابل تخلف منطبق بود.
در بین آل رسول خدا (ص) پرشورتر از همه کیست؟ شهادتآمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی بوده است؟ حسین بن علی بوده است، آن حضرت(ع) در این صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن(ع) جلو بود و امام حسین(ع) پشت سر او بود.
امام حسین(ع) جزو مدافعان ایده صلح امام حسن(ع) بود، وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک - از این پرشورها و پرحماسهها - به امام مجتبی(ع) اعتراضی کرد، امام حسین(ع) با او برخورد کردند: «وَ غَمَزَ الحُسینُ حُجر» هیچ کس نمیتواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمیگرفت، نخیر، امام حسین(ع) با امام حسن(ع) بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(ع) هم نبود و امام حسین(ع) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام میگرفت و صلح میشد.
علیرغم سخنان مثبت آیتالله موسوی بجنوردی و تاکید بر اینکه بعد از نمازجمعه امام خامنهای،با هرگونه اقدام و تجمع مخالف بوده،ولی کارنامه مجمع روحانیون مبارز در این سال چیز دیگری را نشان میدهد.کارنامهای که شاید نشانه دودستگی در مجمع است.
عبدالله عبداللهی: جناب آیتالله موسوی بجنوردی عضو عالیرتبه مجمع روحانیون مبارز اخیراً طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس نکات مهمی را درباره عملکرد مجمع روحانیون مبارز در فتنه 88 بیان کرده است.
آیتالله موسوی بجنوردی در این مصاحبه با انتقاد تلویحی از ادامه اعتراضات خیابانی در سال 88، پس از نمازجمعه تاریخی رهبر معظم انقلاب، درباره بیانیه جنجالی فراخوان تجمع روز شنبه 30 خرداد این تشکل نیز تاکید کرده است که "من عضو مجمع روحانیون هستم و به اعضای مجمع پیغام دادم که اگر راهپیمایی کنید من از مجمع خارج میشوم و باید راهپیمایی را لغو کنید." و بر همین اساس این تشکل روز شنبه بیانیه داده و اعلام کرده که راهپیمایی ملغی شده است.
درباره این مصاحبه آیتالله موسوی بجنوردی از دیدگاه نگارنده نکات ذیل قابل توجه است: 1- در هر جناح و طیفی و حتی در هر تشکلی ممکن است نظرات و دیدگاههای مختلفی وجود داشته باشد و مجمع روحانیون مبارز نیز از این قاعده لزوماً مستثنی نیست؛ لذا ممکن است حقیقتاً بین نظرات و اقدامات آیتالله موسوی بجنوردی که از یاران امام راحل بوده و خود را از دوستداران و معتقدان به شخصیت و ولایت آیتالله خامنهای میدانند، با نظرات و اقدامات اعضای دیگر این مجمع همچون محمد خاتمی و حتی فردی همچون مجید انصاری تفاوتهایی وجود داشته باشد.
2- هرچند در نگاهی بدبینانه برخی گفتههای آیتالله موسوی بجنوردی در این مصاحبه را در راستای مالهکشی اقدامات مجمع روحانیون مبارز در سال 88 برای پرهیز از عذرخواهی رسمی از ملت بزرگ ایران میدانند، با این حال میتوان با حسنظن، همین نحو سخن گفتن را نیز در راستای برائت آیتالله از فتنهانگیزیهای صورت گرفته در سال 88 و همچنین اقدامات موسوی و کروبی قلمداد و از آن استقبال کرد. چه آنکه همواره از سوی دلسوزان انقلاب، بر این نکته تاکید شده است که مساله مورد بحث در فتنه 88 دعوای جناحی و انتقامگیریهای حزبی و گروهی نیست، لذا هر فردی بخصوص اگر از یاران سابق امام راحل باشد، به نوعی از آن اقدامات سال 88 ابراز برائت کند، باید مورد استقبال قرار گیرد.
3- علیرغم سخنان مثبت و قابل توجه آیتالله موسوی بجنوردی در این مصاحبه و تاکید ایشان بر اینکه بعد از نمازجمعه تاریخی امام خامنهای در 29 خرداد 88، با هرگونه اقدام و تجمع و تضعیف نظام مخالف بوده است، کارنامه مجمع روحانیون مبارز در این سال که روزشمار آن در ذیل خواهد آمد، نشان میدهد که متاسفانه علیرغم میل دلسوزان انقلاب و حتی علیرغم میل افرادی همچون آیتالله موسوی بجنوردی و احتمالا برخی افراد همفکر ایشان در این تشکل، بازهم مجمع روحانیون مبارز یکی از تشکلهای فعال در فتنه 88 بوده است. از اینروی شاید افرادی همچون موسوی خوئینیها و یا فردی چون مجید انصاری که در برخی تجمعات از جمله تجمع 25 خرداد شرکت کرده و حتی در ماجرای سخیف و غیرقابل گذشت ادعای تجاوز جنسی به زندانیان در اثنای فتنه 88 از سوی کروبی، از سر تایید این ادعای غیرمستند و زشت سخن گفته بود، و افرادی نظیر محمد خاتمی که علیرغم اقرار چندین باره به عدم تقلب در انتخابات 88 در محافل خصوصی، هیچگاه این موضوع را در محافل عمومی مطرح نکرده و از فتنهگران اعلام برائت نکردند، پیشقراول بیانیهها و اطلاعیههای مجمع روحانیون مبارز بودهاند.
جوان حزباللهی باید با هوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهی از منکر، فساد ایجاد کند که چهره حزبالله خراب کند،من یقین دارم و تجربههای این چند سال نشان داده تا نیروهای مومن و حزباللهی برای انجام کاری به میدان میآیند، یک عده عناصر در گوشهای فسادی ایجاد میکنند تا ذهن مسئولین را نسبت به نیروهای مومن و حزباللهی و مردمی چرکین کنند.
امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس وسیع و عمومی خود حتی از جهاد بالاتر است و اساس جهاد را این فریضه استوار میکند اما اینکه امر
به معروف و نهی از منکر چیست و ما در مقابل آن چه وظیفهای داریم در آیات و روایات به صراحت بیان شده است.
امر به معروف و نهی از منکر یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپا داشتن همه فرایض اسلامی است و باید در جامعه ما احیاء شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.
با توجه به فرا رسیدن ماه صفر و توجه ویژه به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر از این پس در صفحه حقوقی قضایی، دیدگاهها و
بیانات مقام معظم رهبری را در مورد این فریضه دینی مرور میکنیم.
*جوان حزباللهی باید با هوش باشد
مقام معظم رهبری در تاریخ 22 تیر 1371 در جمع فرماندهان نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور و در روز شهادت امام سجاد(ع) بیان کردند: البته جوان حزباللهی هم باید با هوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهی از منکر، فساد ایجاد کند که چهره حزبالله خراب کند باید مواظب باشید این به عهده خودتان است که من یقین داریم و تجربههای این چند سال نشان داده تا نیروهای مومن و حزب اللهی برای انجام کاری به میدان میآیند، یک عده عناصر بددلی و دروغین، با نام اینها در گوشهای فسادی ایجاد میکنند تا ذهن مسئولین را نسبت به نیروهای مومن و حزباللهی و مردمی چرکین کنند. مواظب باشید.
مقام معظم رهبری در تاریخ 22 اردیبهشت 1377 در مراسم پرسش و پاسخ دانشگاه تهران بیان کردند به شما بگویم عزیزان من! منکر را باید بشناسید چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید در حالی که منکر نباشد باید معروف و منکر را بشناسید واقعا باید بدانید این منکر است. *گناهکار فقط بدحجاب نیست
گناهکار فقط بدحجاب نیست که بعضی فقط به مسئله بدحجابی چسبیدهاند این یکی از گناهان است و از خیلی از گناهان کوچکتر است. خلافهای فراوانی از طرف آدمهای لاابالی وجود دارد؛ خلافهای سیاسی، خلافهای اقتصادی، خلاف در کسب و کار، خلاف در کار اداری، خلافهای فرهنگی. اینها همه خلاف است. کسی غیبت میکند، کسی دروغ میگوید، کسی توطئه میکند، کسی مسخره میکند، کسی کم کاری میکند، کسی ناراضی تراشی میکند، کسی مال مردم را میدزد، کسی آبروی مردم را برباد میدهد. اینها همه منکر است.
*خودنمایی و جلوه فروشی
وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندی را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمایی و جلوه فروشی یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه برای اخلاق، حتی برای سیاست، آثار مخرب و ماندگار است. در حالی که ملاحظه عفاف ملاحظه حدود شرعی در رفتار و حرکت بانوان، اگر چنانچه سختیای داشته باشد، سختی کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خانمها خیلی باید مراقبت کنند مسئله حجاب را، مسئله عفاف را، وظیفه آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.
غیورا آیلاند رئیس اسبق شورای عالی امنیت ملی رژیم اشغالگر قدس معتقد است که دائم باید حزب الله و لبنان را مورد تهدید قرار داد و آنها را در حالتی از ترس نگهداشت تا مانع از تهاجم آنان به اسراییل شد.
به گزارش فارس، به نقل از لبانون فایلز، آیلاند پنجشنبه (دیروز)در مقاله ای در روزنامه عبری زبان یدیعوت احارنوت با اعلام مطلب بالا نوشت: سرگرم شدن در برگزاری انتخابات زودهنگام کنیست نباید صاحبان تصمیم در تل اویو را از این نکته غافل کند که دائم باید لبنان و ساختار زیر بنایی آن را مورد تهدید قرار داد تا مانع از طراحی های حزب الله برای ضربه به اسراییل شود.
این سایت لبنانی در ادامه نوشت: دلیل اصلی ترس ایلاند هم برمی گردد به کاهش میزان بازدارندگی اسراییل در برابر حزب الله که اخیرا در ارزیابی های سازمانهای استخباراتی اسراییل افشا شده است.
آیلاند در ادامه با طرح این سوال که چگونه می توان آرامش در امتداد مرز با لبنان را تضمین کرد؟ گفت: تل اویو باید قبل از اینکه حزب الله درگیری با اسراییل را آغاز کند باید دائم به افکار عمومی جهان بگوید که هرگونه درگیری آینده دیگر منحصر به جنگ با حزب الله نخواهد بود بلکه کل لبنان را در برمی گیرد و نتیجه آن ویرانی کامل برای لبنان را در پی خواهد داشت. چرا؟ چون هیچ یک از طرف های منطقه ای و بین المللی چنین چیزی را نمی خواهند نه ایران، نه سوریه ، نه فرانسه و نه آمریکا نمی خواهند که لبنان ویران شود و لذا این امر می تواند مانع از حمله حزب الله به اسراییل و ضربه زدن به او شود.
وی سپس با نقل خاطره ای از آمنون شاحاک رئیس اسبق ستاد مشترک ارتش اسراییل مبنی براینکه وضعیت اسراییل در برخورد با نوار غزه و لبنان شبیه شخصی را می ماند که در یک وادی بسیار تاریک یک فانوس کم رمقی در دست دارد تا راه را بیابد گفت: درباره غزه و لبنان وضعیت ما شبیه شخصی را می ماند که فانوس کم رمقی را در تاریکی محض به دست گرفته تا راه را گم نکند بنابراین قبل از اینکه ضربه ای از سوی نوار غزه و لبنان دریافت کنیم باید اقدامی صورت دهیم و مانع ازاقدام آنها شویم.
سابقه ایمان معیار تمایز میان افراد شناخته میشود؛ چنان که در قرآن نیز کسانی که قبل و بعد از فتح ایمان آوردهاند یکسان تلقی نشدهاند.
وی با اشاره به آیات سوره فتح، گفت: بنابر آیات سوره فتح، وقتی باد به پرچم میخورد، مردم فوج فوج میگرویدند که ارزشمند است، اما ایمان کسانی که قبل از فتح، در دوره غربت پیامبر(ص) و در حالی که آن زمان خبری از حطام دنیا نبود، متفاوت است.
به گزارش خبرگزاری فارس، تولیت آستان امام خمینی(ره) با اشاره به سختیهای پیامبر(ص) در آغاز انجام رسالت خویش و تفاوت میان ایمان آورندگان در دوران سختیها و مومنین پس از فتح پیامبر(ص) متذکر شد:
امروز هم اگر کسانی از امام سخن میگویند خوب است، اما امروز بیان این حرفها ساده است؛ زیرا از امام گفتن دیگر حبس و شکنجه ندارد و وضعیت آنان متفاوت با کسانی است که نه چشماندازی از آینده داشتند و نه منصب و اموالی پیش رویشان بود. البته همراهان بعد از فتح، آدمهای بدی نیستند مخصوصا این که برخی از آنها جوان هستند و آن زمان نبودند. اما برخی از کسانی که تازه از راه رسیدهاند، با بمباران تبلیغاتی برخی چهرههای قدیمی را منکوب میکنند. به عنوان مثال آیتالله هاشمی رفسنجانی کم کسی نیست... .
درباره سخنان حجتالاسلام سید حسن خمینی باید گفت؛
درست است که سابقه ایمان نیز از جمله معیارهای تمایز میان افراد شناخته میشود؛ اما نباید فراموش کرد که اثرگذاری این سابقه منوط به «استمرار» آن است. چه اینکه صرف «سابقه ایمان» به تنهایی کفایت نمیکند.
این روزها، در حالی که مذاکرات هستهای کشورمان با گروه 5+1 به مراحل حساسی رسیده است و حریف خواسته نهایی خود مبنی بر توقف کامل فعالیت اتمی جمهوری اسلامی ایران را پنهان نمیکند، کسانی در داخل کشور دقیقاً همان هدف نهایی دشمن را به تکرار نشستهاند. این افراد که حریف با بهرهگیری از شگرد «درشت نمایی ریزها» اصرار به گندهگویی درباره آنها دارد، سال گذشته نیز در گرماگرم مذاکرات هستهای همان خواسته اعلام شده 5+1 را بر زبان و قلم آورده بودند که صد البته با بیاعتنایی مردم و مسئولان نظام روبرو شده بود. نگارنده سال گذشته (30 بهمن ماه 92) طی یادداشتی در کیهان تحت عنوان «دیکتهدشمن را ترجمه نکنید»! به نمونههایی از کاربرد دانش هستهای اشاره کرده و آورده بود «تولید برق و انرژی اگرچه یکی از با اهمیتترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی هستهای است ولی کاربرد دانش هستهای محدود به تولید انرژی نیست و این فناوری کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد که برای پی بردن به آن، کافی است به انبوه سایتها و خروجی اعلام شده مراکز علمی که به آسانی در دسترس همگان است نیمنگاهی انداخته شود.»
زندانهای سعودی به گونهای است که افرادی که حتی به دور از رویکردهای تکفیری وارد زندانها میشوند، در پایان دوره محکومیتشان به تروریستهای تمامعیار تبدیل میشوند.
در پی انتشار پدیده تفکرات تکفیری در منطقه خاورمیانه و کل جهان یک منبع برجسته سعودی از نقش زندانهای سیاسی عربستان سعودی یا زندانهای که برای گرایشهای خاص گروههای تروریستی در نظر گرفته شده، در این راستا سخن به میان آورد. این منبع به فعالیتهای موجود در زندانها برای پرورش تکفیری ها و تعلیم دیدگاههای وهابی اشاره کرده و در گفتوگو با پایگاه خبری العهد تأکید کرد که تعداد این زندانها نزدیک به هفت مورد است که بزرگترین و مهمترین آنها زندان الحائر در ریاض است. زندان "شعار" در أبها واقع در إمارت القصیم، زندان "ذهبان" در جدة، زندان "القسیم" در امارت القسیم و زندان "الرماح" در منطقة الشرقیة از دیگر نمونه های این زندان ها هستند.
تابعیت زندانیان
بنابر اعلام این منبع برجسته زندانیان این زندانها تنها سعودی نیستند، بلکه از دیگر کشورهای عربی نظیر مصر، تونس، عراق، سوریه، امارات و یمن نیز در این زندانها حضور دارند. برخی از یمنی ها در مناطق مرزی بازداشت شده و علاوه بر شکنجه و زندانی شدن در زندانها در معرض تعلیمات وهابیت قرار میگیرند. حتی شهروندانی از اروپا نیز در زندانها حضور دارند که از جمله آنها میتوان به فرانسویها، آمریکاییها، اتریشیها و آلمانیها اشاره کرد.